darya

آدم هایی هستند که بودنشون حتی مجازی به آدم آرامش می ده !

 

دلم برای کسی تنگ است..!
که مرا با بوی «شقایق» آشنا کرد..
و «عشق» را با مسیح چشمانش..
به میهمانی باغ قلبم آورد.................................
من که چشمانم با عطر یادت همیشه " تر " است..
کاش میدانستم به چشمان «شقایق» چگونه ام...
حسین رنگباز

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
 

 

اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،

می تواند خوشبختی را از سر گیرد.

{ویکتور هوگو}

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

اگه دنبال کسی هستید که زندگی تان را تغییر بدهد ...

در آب زلال و ساکن نظرکن

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮎ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻬﻢ ﻣﯿﺒﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺨﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﺪ...

ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩﻥ ؛ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ!!

ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﺻﻞ ﺑﺎﺷﺪ...

ﻧﺦ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻻﯾﻖ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺯﯼ هستند ﻭ ﺑﺲ...

ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﮐﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺮ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﺑﺎﺑﺖ ﺗﻔﮑﺮی است ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮﯾﺖ ؛ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺖ "ﺍﻟﻘﺎ" ﮐﺮﺩﻩ ﺍند.

ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎیت ﭘﻬﻨﺎﻭﺭ ...

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 
سخاوت سرمایه ای است اختیاری
که هرکسی می تواند آن را داشته باشد…
آنکه از داشته اندک خود می بخشد،
حقیقتا گشاده دست است …
تنگ دست کسی است که دستش پر است
ولی مشتش را نمی گشاید تا ببخشد.
 
 
 
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

آه ای رویای شیرین و قشنگ.........
ای گره خورده به جانم تا ابد.............
باز ساز زندگی را کوک کن ..............
تا نوای هستی ام زیبا شود................

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
پرسه زدیم ... صبحها شب بشود...
همه اش حرص زدیم ... سهم ها کم نشود...
به خدا هم ... چه قسم ها خوردیم...
چه حقیقت ها زیر پا ... له کردیم
و چه حظی بردیم ... که زرنگی کردیم...
ما به هم ... بد گفتیم...
ما به هم ... بد کردیم...
تو بگو ...
ما ... که را ... گول زدیم...!!!
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
ما آنقدر دل باخته ایم...
که دیگر...
برگ برنده هم...
غریبی می کند، در دست هایمان!...
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
ﻳﻜﻲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﺩﻡ ﻧﺰﺩﻡ !
ﻳﻜﻲ ﺻﺪﺍﻗﺘﻢ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﺳﻜﻮﺕ ﻛﺮﺩﻡ !
ﻳﻜﻲ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻱ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻛﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ...
ﻛﻪ ﺍﮔﺮﻣﺜﻞ ﺑﻘﻴﻪ ﻧﺒﺎﺷﻲ ...
ﻟﻪ ﻣﻴﺸﻮﻱ !
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﺎﺷﻢ ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ . ﺗﻮﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ!
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.

.{ویکتور هوگو}

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

ازبودا پرسیدند: با اینهمه دعا به درگاه خداوند چه بدست آوردی؟


جواب داد: هیچ اما بعضی چیزها را از دست دادم.

خشم، نگرانی، اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت وترس ازمرگ ...


همیشه با بدست آوردن نیست که حالمان خوب میشود، گاهی با از دست دادن ها خیال آسوده تری داریم!

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
زنان چه آسان زن میمانند
چه زیبا دخترانه هایشان را پشت لبخند های کش دارشان پنهان میکنند
چه سخت به جنگ نرم تعارض ها میروند
چه زیبا به تجربه مینشینند مادر بودن را
با حماقتی وصف ناپذیر عشق میورزند به مردانی که فقط جسمشان مردانه است
وباز هم چه سخت میشکنند که دیگر جای مرهمی برای درد هایشان نمیابند
آری زنان در سکوت و تنهایی شرعی ترین خودکشی ها را تجربه میکنند
مهرگان شریف....
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

به خاطر داشته باشید درجهان چیزی به نام شکست وجود ندارد؛

بلکه آن فقط نتیجه عمل خویش است.

{وین دایر}

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

بهشت مکان نیست,
زمان است!
زمانی که اندیشه های مثبت
و میل به نیکی
و عشق ورزی در وجودمان است
و جهنم مکان نیست,
زمان است!
زمانی که اندیشه های منفی
و کینه ورزی وجودمان را می آلاید.
"خالق بهشت باشیم"

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

کمال سر و عشق و محبت را ببین نه ظاهر و نقص کسان

که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند

شهر خالی است ز عشاق بود آیا کز طرفی

مردی از پوست خویش برون آید و کاری بکند ؟؟؟؟؟؟؟

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

بعضی ترانه‌ها را
می توان
بارها و بارها
گوش داد
بعضی انسان‌ها را
می‌توان
بارها و بارها
دوست داشت
{ایلهان برک}

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

ﺍﮔﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺁﺏ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻔﺘﺪ، ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﯽ
ﻣﺎﻧﺪ ...

ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺩﺭﺧﺸﯿﺪ ...

ﭘﺲ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﺧﺸﻴﺪ ....
ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ، ﺭﻗﻢ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﺩ،

ﺑﻠﮑﻪ
ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ....

ﺍﻫﺪﺍﻓﺘﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

تنها یک اصل وجود دارد که به شما شجاعت می دهد؛
وآن این است که هیچ شری برای همیشه ؛
و یا حتی برای مدتی طولانی ؛
پا برجا نمی ماند.
اپیکور

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 
گفتم به دام اسیرم گفتا که دانه با من
گفتم که آشیان کو گفت آشیانه با من
گفتم که بی بهرام شوق ترانه ام نیست
گفتا بیا به گلشن شور ترانه با من
گفتم بهانه یی نیست تا پر زنم به سویت
گفتا تو بال بگشا راه بهانه با من
گفتم به فصل پیری در من گلی نرید
گفتا که من جوانم فکر جوانه با من
گفتم که خانمانم در کار عاشقی رفت
گفتا به کار خودباش تدبیر خانه با من
گفتم به جرم شادی جور زمان مرا کشت
گفتا تو شادمان باش جور زمانه با من
گفتم ز عشقبازی در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغیست کز آشیانه دورست
دستی به زلف خود زد گفت آشیانه با من
گفتم ز مهربانان روزی گریزم آخر
گفتا که مهربان باد اشک شبانه با من
مهدی سهیلی
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

اﺳﺘﺎﺩ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ
.
.
.
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم..
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم..
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم..
خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم..
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری..
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم..
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل..
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم..
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری..
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم..
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست..
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم..
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی..
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم...

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
 
 
 

 

موفقیت یعنی پشت سر گذاشتن موانع و مشکلات یکی پس از دیگری

بدون از ذست دادن اشتیاق و انگیزه.

{وینستون چرچیل}

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

یاد اون شوخی قدیمی افتادم، میدونین، یک نفر میره پیش روانکاو و میگه: دکتر، برادرم دیوونه شده، فکر میکنه مرغه.
دکتر میگه: خب، چرا بستریش نمیکنی؟
و طرف میگه: میخوام، اما آخه تخم مرغ هاش رو لازم دارم.

خب، فکر کنم این... شوخی، خیلی خوب احساس من رو نسبت به روابط آدم ها نشون میده. می دونین، همه غیر عقلانی، احمقانه و پوچ ان و ... اما فکر میکنم، برای این ادامه اش میدیم که بیشترمون تخم مرغ ها رو لازم داریم...!

"انی هال | وودی آلن"

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

اگر عشق و دوستی را از دنیا بگیری دیگر چه لطفی در زندگی باقی خواهد ماند!

محروم کردن زندگی از عشق مانند محروم کردن دنیا از خورشید است!

"دوستی و عشق" تنها چیزی در دنیاهستند که تمامی بشر درباره ی سودمندی آن توافق دارند:*

(کارکوس تولیوس)

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

گاهی شادمانی شما منبع لبخندتان است
گاهی هم لبخندتان منبع شادمانی شماست!
هیچ راهی سادتر و واضح تر از لبخند زدن برای ابراز احساسات نیست,
چه ما شخص مقابلمان را بشناسیم چه نشناسیم,لبخند همیشه هدیه ایست که ارزش پیشکش کردن را دارد!

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
 
هرروز بیشتر به این واقعیت پی میبرم که
.
زندگی را نمی توان تحمل کرد
.
مگر اینکه دیوانگی چاشنی آن باشد
نیچه
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 


هیچکس نمیداند...
که نام آن کبوتر غمگینی ...
که ازقلبها گریخته ...
ایمانست...!!!

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 

 

آﻣﺪﯼ ﻃﺒﻌﻢ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ، ﺑﻬﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺷﺪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺍﺯﺷﻮﻕ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺭﻭﺡ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰﯼ ﻣﻦ ! ﺩﺭ ﺗﻨﻢ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺁﻣﺪﯼ ﻭ ﻫﺮ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﭘﯿﺶ ﭘﺎﯾﺖ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻋﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮﯼ ﻣﻮﯼ ﺗﻮﺍَﻡ
ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣّﯿﺪ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺯﻻﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺠﯽ ﺑﺎ ﻗﺴﻢ
ﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﻟﺒﻢ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺧﺎﻃﺮﻡ
ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﯼ ﺧﻮﺏ ! ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ ﮐﺴﯽ
ﻗﻠﻌﻪ ﺍﯼ ﻣﺘﺮﻭﮎ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻣﻢ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

تنها دو راه برای درخشیدن هست:
یا شمع باشی و بتابی
یا آینه باشی و بازتابش کنی.

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

قابل ستایش اند دستانی که آهنگ محبت را به زیبایی می نوازند
و دل هایی که ترانه عشق و امید را در عالم می سرایند.
کسانی که از مهربانی ثروتمندترین هستند
و در بخشش این موهبت سخاوتمند ترین.
آری!
قابل ستایش اند انسان هایی
که بهشت را بر روی زمین بنا
و جلوه های کوچکی از بزرگی خداوند را تداعی می کنند.
و یقین دارم
هنوز هم می شود ایمان داشت
به چشمانی که قداست دارند ...

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

توقع داشتن ، انتظار داشتن ...
منتظر بودن كه بقیه كاری برامون بكنند ،
باعث ناامیدی ، اضطراب و خشم ما میشود .
روزی كه بدون توقع و انتظار زندگی كنیم ،
آرامتر و خوشبختریم ...
باید امیدوار بود ، نه منتظر و متوقع ... !
"دکتر هلاکویی"

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , yasesorati.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com